حسین پناهی:
پنجره را باز کن
و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر
خوشبختانه
باران ارث پدر هیچ کس نیست!
ز.اروجلو
باران به سقوطش می گرید!!!
نیروانا
از میان کسانی که برای دعای باران به تپه ها می روند، تنها کسانی که چتر با خود می برند به کارشان ایمان دارند!!!
فربد
این بار ...
آسمان است که دل تنگ مرا می بارد!
م.ج
می نوشتم از تو، باران باز باریدن گرفت
خیل شب بو با سرود باد رقصیدن گرفت
م.ج
تماشای هفت رنگرنگین کمان
پاداش کسی است که تا آخرین قطره زیر باران بوده است.
سلمانی
باز باران بارید
خیس شد خاطره ها
مرحبا بر دل ابری هوا
هر کجا هستی باش
آسمانت آبی
دلت از غصه ی دنیا خالی!!!
فربد
نیا باران،
زمین جای قشنگی نیست
من از جنس زمینم،
خوب می دانم که اینجا جمعه بازار است
و دیدم عشق را در بسته های زرد کوچک نسیه می دادند
در اینجا قدر مردم را به جو اندازه می گیرند
در اینجا شعر حافظ را به فال کولیان در به در اندازه می گیرند
نیا باران،
زمین جای قشنگی نیست...
نیروانا جم
کنارت،...
آب خوردن هم مستم می کند...
بی تو اما...
تمام بارهای جهان فقط بر دوشم است...!
نیروانا جم
از صدای گذر آب چنان می فهمم
تندتر از آب روان
عمر گران می گذرد
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
...نفسهایت بی غم!
علیرضا وادیزاده
باران تمام زندگی ام را فرا گرفت
دیگر حدیث بودن من انتها گرفت
شب بر سکوت خاکی من طرح داغ ریخت
آتش به روی خرمن گل های باغ ریخت
فردا تمام پنجره ها با سکوت ماه
پر می شوند از غم و اندوه و آه، آه...!
فربد
باران آبرویم را خرید،
شبیه مردی که گریه نمی کند
به خانه برگشتم!
اخلاقی
به دریا می زنم شاید به سوی ساحل دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکل دیگر
میرزاجانی
او باشد و مهتاب فراوانی هم
من باشم و اشک های پنهانی هم
حتماً شب شاعرانه ای خواهد شد
مخصوصاً اگر نم نم بارانی هم
م.ج
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By LoxBlog :.